چند تا عکس از خاطرات زیبا
عزیزم چند تا عکس هست که مربوط به قدیم تر میشن... زمانی که مامان به دلایلی یه مدت طولانی نتونسته بود بیاد و وبتو آپ کنه. اما دلم نیومد که برات اینجا نذارمشون قشنگم: تقریبا دو ماهه بودی عشقم. از حمام اومدی تو بغل مامان بزرگ در حال خشک شدن. خیلی خواستنیه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! بدون شرح!!!!!!!!!!!!!! از دست بابایی! آخه نمیگی یه وقت بچه خدای نکرده زبونم لال بیفته؟ تو راه رفتن به فشم باغ بابایی اینا فشم - زمستان 91 - نگار خوش تیپ اینم آدم برفی که با عمو تقی اینا ( تقریبا 30 نفر آدم ) ساختیم بهتر شد!!! خسته و یه کمی معذب دستش رو شونه های مادر..... ...
نویسنده :
مامان نگار
0:37