نگار نازمون نگار نازمون، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

اولین فرشته کوچولوی ناز مامان و بابا، نگار

چند تا عکس از خاطرات زیبا

عزیزم چند تا عکس هست که مربوط به قدیم تر میشن... زمانی که مامان به دلایلی یه مدت طولانی نتونسته بود بیاد و وبتو آپ کنه. اما دلم نیومد که برات اینجا نذارمشون قشنگم:  تقریبا دو ماهه بودی عشقم. از حمام اومدی تو بغل  مامان بزرگ در حال خشک شدن. خیلی خواستنیه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!! بدون شرح!!!!!!!!!!!!!! از دست بابایی! آخه نمیگی یه وقت بچه خدای نکرده  زبونم لال بیفته؟ تو راه رفتن به فشم باغ بابایی اینا فشم - زمستان 91 - نگار خوش تیپ اینم آدم برفی که با عمو تقی اینا ( تقریبا 30 نفر آدم ) ساختیم بهتر شد!!!  خسته و یه کمی معذب دستش رو شونه های مادر..... ...
9 خرداد 1392

تولد یک سالگی نگار و یه عالمه عکسسسس

سلام عشقم. بازم ببخشید مامانی که دیر اومدم.  تقریبا یک هفته از جشن تولدت میگذره و من تازه الان تونستم بیام وبتو آپ کنم عزیزم . آخه خانم خوشگلم شما واکسن داشتی و یکمی بیحال بودی و منم دیگه نه فرصتشو داشتم نه دل و دماغشو که بیام تو نت. از همه دوستای گلم هم بخاطر این وقفه عذر خواهی می کنم. بگذریم عشقم. بریم  سر اصل مطلب که عکسای نازته نازگلم: و طبق معمول همشه دو تا انگشت در حال مکیده شدن پشت سرت یه عالمه کادو عزیزم بازم ببخشید وقت نشد ازشون عکس بگیرم عشقم اما حتما این کارو می کنم. اینم یه عکس فشششششن از نگار خانوم تو اتاقش. دورت بگردم فیگور خوشگل هیش کی نمیتونه مث مو بادکنک باد کنه قربون اون خنده...
9 خرداد 1392

یک سالگی و یکمی درددل مادرانه

سلام نگار نازم عزیزم یکساله شدی و من عاشقانه دارم بزرگ شدنتو تماشا می کنم. خیلی لذت بخشه که تو داری پا میگیری و من دارم برات راهو باز می کنم. ان شاا.. همیشه سبز باشی و سرو عشقم. من و بابایی لحظه به لحظه این یک سالو با عشق به انتظار نشستیم و میشینیم تا تو به ثمر برسی و خستگی این راهو با خوشبختی و عاقبت به خیر شدنت از تنمون در بیاری نازگلم. ان شاا.. هزار ساله بشی نگارم. عزیزم عاشقانه صادقانه و آزادانه دوستت داریم و بهت عشق می ورزیم. از ته وجودم برات آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم نفس مامان. خیلی دوستت دارم نگار نازم. من و بابایی بهترینهارو برات میخواییم عشقم. ...
8 خرداد 1392

تولدت مبارککککککککککککککککککککک عشقممممممممم

عزززززززززززیزم نگارم قشنگم فردا شب تولدته عشقمممممممم. اصلا باورم نمیشه که یک سالت شده نازم. داری بزرگ می شی مامانی. خیلی دوستت دارم همدم نازم. خیلی دوست دارم از شیرین کاریاتو راه رفتن و ... برات بنویسم اما الان باید برم عشقم چون خیلی کار دارم.  اما قول میدم عکسای قشنگتو برات بذارم همه کس مامان. من و بابایی بهترین ها رو برات میخواییم. عاشقتیییییییم. ...
1 خرداد 1392
1